هی دارم فکر میکنم چرا من نمیتونم آرامش داشته باشم و استرسم را کنترل کنم، اون هم با توجه به مدل شخصیتی من که اساسا آدم مضطرب و پر استرسی نیستم. چرا من نمیتونم الان که بچههام خوابیده اند این یکساعت را تمرکز کنم روی برنامه ام؟ (با توجه به اینکه فعلا پرستار هم نمیاد و همون نصف روز وقت را هم ندارم برا خودم) اولش داشتم خودم را شماتت میکردم که خب بر خودت کنترل داشت و ... بعد دیدم نه! اساسا حال و احوال من با توجه به شرایطم هست، من نگران بچههام هستم اینقدر که یه موقعهایی جوری دیگه نگاهشون میکنم انگار بخوام در بدنشون ویروسی را پیدا کنم!و بخش دیگری از ذهنم درگیر برادرام و خانواده شون و پدر و مادرمه... خلاصه اینکه نمیدونم دارم توجیه میکنم و میشه باز هم امیدوار و پرانرژی بود! یا احساسات من و حال و روز من طبیعیه؟ نمیدونم روزها و احساساتی را تجربه میکنم که برا خودم غریبه و من اون آدم سابق نیستم!
اهنگ اریا انقلاب به نام چطور دلت میاد | متن خدا جون حق میدم اعتمادی...|بکس موزیک بازدید : 544
چهارشنبه 20 اسفند 1398 زمان : 13:57